مرا در وادی حسرت رها کردی کجا رفتی؟تو در دل شور و آشوبی به پا کردی کجا رفتی؟دل و جان از شرابِ عشق شد لبریز و سرمستمتو در بزمِ دلم شور و نوا کردی کجا رفتی؟حباب و قطره و موجم در این دریای بیساحلدر این دریای طوفانزا چهها کردی کجا رفتی؟به یادت بودهام هر جا که رفتم هر که را دیدممرا تنها گرفتارِ بلا کردی کجا رفتی؟خدا عشقِ تو را از من نگیرد تا فنا گردممرا با درد و محنت آشنا کردی کجا رفتی؟بود مشکل رها گشتن ز چنگ وحشت هجرانمرا آشفته چون
زلف دوتا کردی کجا رفتی؟نهم سر را به زانوی غم و نالم ز سوز دلمرا دیوانهدل محو و فنا کردی کجا رفتی؟زمام عمر صابر در کف مهر تو میباشدتو او را غم نصیب و مبتلا کردی کجا رفتی؟برچسبها: کاروان شعر, غزل شماره ۸۰۶ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 92 تاريخ : شنبه 12 آذر 1401 ساعت: 1:53